مفیستوفلس

من خودم را بالا می آورم در تصور خالی شما که همواره در بندید بند عقایدی که برایتان قرار داد کرده اند.

مفیستوفلس

من خودم را بالا می آورم در تصور خالی شما که همواره در بندید بند عقایدی که برایتان قرار داد کرده اند.

سفرها استانی دولت نهم (موافقان و مخالفان)

دولت محمود احمدی نژاد برای تحقق شعار های انتخاباتی اش با اتخاذ استراتژی گفتگوی مستقیم با شهروندان ایرانی در واقع سعی کرده است تا از ابتدای تصدی در قوه مجریه همواره به طور مستقیم و نه از مجرای های رسمی با کسانی که به او رای داده اند ایده هایش را در میان گذارد. در پس این استرتژی هر چیز که باشد به هر حال کابینه احمدی نژاد امیدوار است تا احتمال ارائه غلط و یا انحراف ایده هایش را به صفر رسانیده اعتماد از دست رفته میان مردم و حکومت را که پس از دوران اصلاحات پدید آمده بود را به حداکثر میزان ممکن برساند.

دولت نهم برای تحقق اهدافش سه تاکتیک اساسی را در نظر گرفته است: اعطای سهام عدالت به اقشار محروم، تاسیس صندوق های مهر رضا و آوردن درآمد های نفتی برسر سفره مردم.

به این توضیحات باید ابتکار دولت نهم در اقدام به سفر های استانی و تشکیل جلسات هیئت دولت به فراخور هر سفر در استان های کشور را نیز اضافه کنیم تا تصویر مشخصی از عملکرد کابینه نهم در دوران تصدی اش بدست آوریم.

مسدله ای که این نوشته قصد دارد به آن بپردازد در واقع بررسی چگونگی اجرای سفرهای استانی کابینه نهم بعنوان مهمترین حرکت دولت در مسیر اجرای ایده های و شعارهایش می باشد.

چگونگی اجرا و کیفیت مصوبات در سفر های استانی

سفر های استانی رئیس جمهور که تا کنون بیست و چهار مورد آن انجام شده است در واقع جدی ترین رفتار عملی دولت احمدی نژاد در طول دوران تصدی گری اش در قوه مجریه می باشد و به طور طبیعی بعنوان جدی ترین معیار سنجش موفقیت یا عدم موفقیت دولت نهم  مورد توجه منتقدین سیاست های داخلی قرار گرفته است.

 در این باره باید به سخنان بیژن شهبازخانی عضو فراکسیون اقلیت مجلس هفتم در 27/10/1384 اشاره شود که روش های احمدی نژاد برای جلب نظر مردم در این سفر ها را با روش های به کار گرفته در رژیم گذشته مقایسه کرده بود. شهبازخانی در این باره گفته بود:«سفر های استانی رئیس مهور علاوه بر اینکه هیچ مبنایی در برنامه های پیش بینی شده توسعه ندارد خلاف اصل تمرکززدایی و در واقع در جهت کاهش اختیارات استانی است.» این انتقاد شهبازخانی در واقع در برگیرنده سه اشاره اساسی است که در انتقادات وارد شده به سفرهای استانی رئیس جمهور مطرح شده است.

 در ادامه و با عنایت به اشره های شهبازخانی سعی می کنم تا استدلال سه گانه منتقدان این سیاست را بیان کنم.


سفر های استانی به مثابه رفتار پوپولیستی و مخربِ ساختار اداری دولت

این دسته از انتقادات برپایه این اصل استوار است که حضور کابینه دولت برای بررسی و تصمیم گیری در مورد مسائل ساده ای چون آب رسانی یا واگذاری وام به کشاورزان در روستاها و از این دست رفتار های دولت نهم که از مسیر سفرهای استانی اجرایی می شود در واقع پیروی از روش های ناصحیح بسیج توده ای . استفاده از ناصحیح از نیروی درونی توده های ایرانی که اگر چه ممکن است در کوتاه مدت شود و هیجان اجتماعی را در میان شهروندان ایرانی به صورت روز افزونی بالا ببرد در دراز مدت حکم آتشی را دارد که دولت مردان با رفتار های غیر مسئولانه شان به هر بهانه ای که باشد در ساختار سیاسی- اجتماعی جامعه جای می گذارند. در این باره شهبازخانی سفر های استانی زئیس جمهوری را« تبلیغات زود هنگام وی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده» توصیف می کند.

دکتر داریوش قنبری عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هفتم در مصاحبه با روزنامه کارگزاران به طور ضمنی به این قضیه اشاره می کند:« دولت اگر واقعا قصد خدمت رسانی داشته و به دنبال کار تبلیغاتی نیست می تواند در هر سفر استانی، نیازها و مشکلات هر استان را شناسایی کرده و در پایان هر سفر از بیان مصوبات و وعده ها خودداری و پس از تدوین برنامه ها و ارائه لوایح به مجلس و تصویب نهایی، آن را به مردم اعلام کند. اما آنچه که الان اتفاق می افتد یک بهره برداری تبلیغاتی است.» قنبری همچنین برای دلایل عدم اجرای مصوبات هیئت دولت در حوزه انتخابی اش  استدلالی می آورد که قابل توجه به نظر می رسد:« بهانه دولتی ها این است که کمیسیون ماده 32 تصویب نکرده است. این کمیسیون زیرنظر خود دولت بوده و وظیفه آن این است که شروع پروژه ها را تصویب کند. نکته جالب اینجاست که بسیاری از پروژه هایی که دولت وعده انجام آن را می دهد از سوی همین کمیسیون ماده 32 تصویب نمی شود. یعنی بخشی از دولت وعده ای می دهد و بخش دیگر آن را تصویب نمی کند. به خاطر همین است که بسیاری از کارشناسان معتقدند دولت عزم جدی برای تحقق وعده هایی که می دهد ندارد.» شیوه استدلال قنبری در واقع به گونه ایست که به طور منطقی به اثبات ادعایی که پیش تر کرده بود منجر می شود.

در همین زمینه «قدرت الله علیخانی نماینده قزوین در مجلس هفتم در گفت وگو با ایلنا، سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت را تبلیغاتی خواند و گفت؛ اکثر وعده های داده شده در استان ها وعده هایی هوایی و غیرقابل اجراست.»

انتقاد های انجام شده از سفر های استانی رئیس جمهور تنها به نمایندگان اصلاح طلب خلاصه نمی شود بلکه هم فکران او در جبهه اصول گرایی هم در زمینه های مختلف این سیاست را مورد انتقاد قرار داده اند. از جمله سیدجلال حسینی، نماینده زنجان، در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه دورنمای سفرهای استانی رئیس جمهور بیشتر انتخاباتی است، گفت؛ آقای احمدی نژاد به رغم اینکه الان در رأس قوه مجریه قرار دارند، ولی هنوز خود را منتقد دولت قبلی تلقی می کنند. دکتر سیدجلال حسینی که در نشست با نمایندگان رسانه های خبری استان سخنرانی می کرد، خطاب به رئیس جمهور تاکید کرد؛ زمان انتقاد گذشته است، شما انتقاد کردید و مردم به شما رای دادند، حالا باید عمل کنید.»

مجموعه انتقاد هایی که در بالا به آن ها اشاره شد رفتار دولت در سفرهای استانی را رفتاری پوپولیستی برای جلب حمایت شهروندان ایرانی در انتخابات آینده می دانند. به این ترتیب جدی ترین رفتار دولت در دوران تصدی اش به جای آن که کابینه را برای هماهنگی با نهاد ها و ارکان دیگر نظام هماهنگی کند به گفته منتقدانش تبدیل به عاملی چالش انگیز در ساختار سیاسی- اجتماعی قوه مجریه شده است که هم اینک قصد داریم به آن بپردازیم.

   سفرهای استانی بعنوان عامل تضعیف سلسله مراتب اداری و فروپاشنده ساختارهای اداری قوه مجریه

این نقد از آن جا به سفر های استانی رئیس جمهوری وارد می شود که فصول مصوبات هیئت دولت در استان ها به زعم منتقدان در برگیرنده مسائلی است که به سادگی توسط شورای هماهنگی استان، یا دیگر بخش های قوه مجریه در استان ها و حتی دهداری ها قابل بررسی است و حل آن ها تنها نیاز به تدوین راه کارهایی دارد که این مسادل را در دستور کار سیاست ورزان محلی وارد نماید در این زمینه اشراه بیژن شهبازخانی جالب توجه است:« اینکه رئیس جمهوری طی دو ساعت صد مصوبه را در سفرهای استانی تصویب می کند و به اندازه 7 الی 8 سال کار، پروژه و طرح را برای استان ها تعریف می کند، در واقع تضاد و مناقشه با اختیارات استانی استان ها پیدا می کند. وی افزود؛ آیا استان ها خود ناتوان در تصمیم گیری هستند و حتما رئیس جمهوری باید طرح هایشان را تصویب کند و اگر این طور است که باید تمام اعتبارات استانی را ملی محسوب کنیم و دیگر چیزی به نام اختیارات استانی نداریم.»

شهبازخانی به طور کامل به این مسئله پرداخته می گوید:« حیطه این تصمیمات آنقدر وسیع است که برخی از آنها اختیارات مجلس را هم محدود می کند، مثلا پروژه احداث بیمارستان، دانشگاه و آزادراه عسلویه- بندرعباس در حیطه اختیارات یک نفر و یا حتی خود دولت نیست و نیازمند نظرسنجی است. احمد توکلی نیز به طور ضمنی به این مسئله اشاره می کند:« وقت دولت هر 15 روز یک بار خارج از مسائل کلان کشور به امور فردی معطوف و وقت گران بهای هیات دولت صرف مسائل جزئی می شود.»

دکتر داریوش قنبری نیز در مصاحبه ای که باروزنامه مارگزاران کرده است به طور مفصل به این مسئله پرداخته است. وی که معتقد است کیفیت مصوبات دولت در استان ها در شان دولت نیست می گوید:« مثلا سال گذشته به مناسبت سفر آقای احمدی نژاد به استان ایلام یک کوپن قند و شکر اعلام شد که این اصلا در خور شأن هیات دولت و رئیس جمهور نبود. آیا رئیس جمهور و وزیرانش این همه راه آمده اند که در یک جلسه بنشینند و تصویب کنند که برای مردم استان ایلام کوپن قند و شکر اعلام شود؟» وی همچنین ادامه می دهد که:« اصلاح کانال آبرسانی یک روستا و یا اصلاح هندسی جوی آب یک ده، تصمیمی است که حتی نیازمند تشکیل جلسه شورای برنامه ریزی استان هم نبوده و بررسی آن در اداره کل جهاد کشاورزی استان کفایت می کند. اما دولت آمده و با حضور رئیس جمهور تصویب کرده که کانال آبرسانی یک روستا اصلاح شود» قنبری همچنین به این نکته اشاره می کند که:« در ایلام اولا به برخی شهرستان های محروم هیچ وزیری سفر نکرد و در برخی شهرستان ها هم که این سفر صورت گرفت به برگزاری جلسه با فرماندار و شنیدن مشکلات از زبان مسوولان محلی قناعت شد. این در حالی است که آگاهی از مشکلات مردم به چنین طریقی می تواند در تهران هم اتفاق بیفتد و برای شناخت مشکلات به این شیوه نیازی به سفرکردن و هزینه کردن احساس نمی شود. یعنی اگر قرار است وزیران به سفر استانی بروند تا در آنجا مشکلات مردم را از زبان فرماندار بشنوند چه نیازی به سفر استانی است؟ آقایان می توانند در دفتر خود بنشینند و مسوولان با حضور در تهران گزارشی از مشکلات مردم ارائه دهند.»

این درواقع مسئله ایست که علیرغم انتقادی که در بالا به آن اشاره کردیم هزینه های اضافی و غر ضروری این سفر ها را مورد نظر دارد جدا از هزینه های ریالی که بابت هر سفر استانی صورت می گیرد تعطیلی ادارات دولتی و امورات استان هم لطمات زیادی وارد می کند. ضمن اینکه در استان ایلام تقریبا از یکماه قبل از سفر رئیس جمهور، تمام امورات استان به حالت نیمه تعطیل درآمد و همه ادارات به دنبال این بودند که بیلان کاری تهیه کرده و گزارشی از فعالیت های خود را برای ارائه به رئیس جمهور آماده کنند. از طرف دیگر امورات عادی اداری مختل شد و مسوولان در پی تهیه نیازمندی های خود برآمدند و فعالیت های روزمره به شکل نیمه تعطیل درآمد.»

به هر ترتیب کسانی که این انتقاد را وارد میکنند نگاهشان معطوف به حوزه های در بر گرنده مصوبات استانی دولت از یک طرف و از طرف دیگر آینده نا مشخص اینگونه سیاست گذاری هاست. درواقع منتقدان این سفرها فکر می کنند در صورتی که یک جور راهکار کارشناسی شده برای رسیدگی صحیح به امور شهروندان در استان های کشور طراحی و در قوه مجریه اجرا شود دیگر لازم نخواهد بود برای تصویب طرح آب رسانی یا اعلام کپن قند و شکر هیئت دولت با همه دستگاه خود به استان ها سفر کند. این انتقاد همچنین  ناظر بر طراحی مدلی برای توسعه پایدار است.

سفرهای استانی به مثابه عامل افزایش توقعات غیر معمول از دولت

«اصل رسیدگی به مناطق محروم بسیار مطلوب و مفید است ولی به لحاظ سیاسی، دادن وعده هایی که نتوان به طور کامل از عهده آنها برآمد، صحیح نمی باشد.»

مجموعه انتقاد های وارد شده به سفرهای استانی رئیس جمهوری را می شود در گزارشی که مرکز پژوهش های مجلس در این زمینه منتشر کرده است مشاهده نمود. این گزارش اشاره می کند که:« به همین دلیل واقعی کردن وعده ها در مقطع کنونی ضرورت یافته]است.[»

ریشه های شکل گیری این انتقاد از آن جا شکل می گیرد که به گفته نماینده ایلام :« براساس محاسبات صورت گرفته تنها 30 درصد مصوباتی که نیازمند بار مالی بوده عملی شد و درخصوص اجرایی شدن 70 درصد مصوبات هیچ گامی برداشته نشده است. در مقابل آن دسته از مصوباتی که شامل موافقت یک دستگاه و رفع گیرهای اداری یک وزارتخانه بوده تا حدی عملی شده است.»

این در واقع نشان می دهد که اکثر مصوبات دولت- حداقل در استان ایلام به واسطه عدم تامین بودجه قابل اجرا نیست. در این زمینه باید به سخنان رئیس مرکز پژوهش های مجلس هم اشاره کرد وی معتقد است که:« این سفرها به شدت انتظارات را بالا می برد و شکاف را بیشتر می کند و مردم همواره منتظر می مانند. »

در همین مورد حمید رضا پشنگ نماینده خاش و عضو فراکسیون اصول گرا می گوید:« مردم ما منتظر اقدامات کوتاه مدت و ملموس هستند زیرا در صورتی که نتوانند تغییرات و اثرات ناشی از سفر رئیس جمهوری را به عینه لمس کنند، قطعا دچار نارضایتی و سلب اعتماد و سرخوردگی خواهند شد. » وی همچنین معتقد است که:« به هر حال انتظار مردم از رئیس جمهور بسیار بالاتر از وعده استاندار است، لذا اگر این وعده ها جامه عمل نپوشند، قطعا موجب گلایه و نارضایتی مردم می شود که این اصلا به مصلحت نظام نیست.»

 مجموعه این انتقاد ها از آن جا مورد توجه واقع شده اند که توجه دولتمردان دولت نهم را می توانند راهگشای اصلاح عملی باشند که بیشتزین حجم فعالیت های جاری دولت را به خود اختصاص داده است و در واقع عملکرد دولت نهم از مجرای تحقق مصوبات آن بررسی ارزیابی می شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد