فرهنگ و توسعه فرهنگی

بررسی نقش فرهنگستان ها در ایران

اشاره

حرکت در مسیر توسعه و توسعه یافتگی از مهم ترین احتجاجات جوامع در دنیای جدید است. این توسعه چونان که در مدل های تاریخی اش قابل بررسی است حرکتی همه جانبه است. حرکتی که در طول سال های بسیار طولانی و در بستر دانش های فرهنگی و دانش های طبیعی اتفاق افتاده است.

از این رهگذر آن چه امروز جوامع مختلف جهان را به جهان های توسعه یافته و در حال توسعه تقسم کرده است نمودهای فرهنگی و صنعتی گوناگونی است که در مقایسه های تطبیقی میان نمایندگان این دو دسته از جوامع قابل رویت و مشاهده اند.


حرکت در مسیر توسعه و توسعه یافتگی از مهم ترین احتجاجات جوامع در دنیای جدید است. این توسعه چونان که در مدل های تاریخی اش قابل بررسی است حرکتی همه جانبه است. حرکتی که در طول سال های بسیار طولانی و در بستر دانش های فرهنگی و دانش های طبیعی اتفاق افتاده است.

از این رهگذر آن چه امروز جوامع مختلف جهان را به جهان های توسعه یافته و در حال توسعه تقسم کرده است نمودهای فرهنگی و صنعتی گوناگونی است که در مقایسه های تطبیقی میان نمایندگان این دو دسته از جوامع قابل رویت و مشاهده اند.

در بررسی مدل های برخورد جوامع در حال توسعه با امر توسعه، مدل های گوناگونی را می توان مشاهده کرد که نتایج گوناگونی را نیز به دنبال داشته اند. مواجهه با این مسئله در نمونه ایران بیان گر نکات قابل توجهی است که بررسی دقیق آن ها امکانات جدیدی را در رویکرد امروز ما به توسعه فرآهم می کند. بر این اساس می توان گفت که مهم ترین وجه برخورد ایرانیان با توسعه، از منظر توسعه های فتنی بوده است. مسئله مهمی که در دراز مدت هامکان به تحقق اهداف نهایی توسعه را با مخاطراتی اساسی مواجه کرده است. از جمله باید به عدم توانایی تطابق فرهنگی با تغییرات فنی ایجاد شده اشاره کرد. به لیان بهتر توسعه یافتگی در ایران با پیشرفت های فنی و تکنولوژیک بیشتر از تجدید نظر طلبی و پویایی در نهاد های و بایسته های فرهنگی قابل مشاهده است.

با توجه به آسیب هایی که این مدل برخورد با توسعه در یک جامعه به همراه خواهد داشت، سعی خواهیم کرد تا در این نوشتار به اهمیت نقش و چگونگی کیفیات مربوط به فرهنگستان ها در ایران به عنوان بخشی از نهاد های تاثیر گذار فرهنگی بپردازیم.

تعریف واژه و مفهوم فرهنگستان :

فرهنگستان در زبان فارسی در برابر واژه «آکادمی (Academy)» وضع شده است. اولین کاربرد های واژه آکادمی در یونان  باستان بوده است.  امخا در یک بررسی کلی تر  واژه فرهنگستان با استناد به فرهنگنامه بریتانیکه (Britannica) و فرهنگنامه بین‌المللی تعلیلم و تربیت در معانی مدرسه (School)، مؤسسه آموزشی (Institute) و فضای آموزشی، به   آن دسته از انجمن Association) )هایی اتلاق می شود که در زمینه تحقق اهداف ادبی، هنری یا علمی مشغول فعالیت هستند.

در طول زمان و با گشترش استفاده از واژه University  برای  مؤسسات عالی آموزشی واژه آکادمی به طور گسترده ای تغییر کاربرد پیدا کرد. با جدا شدن این واژه از نهاد های آموزشی و در تعریف جدید آکادمی ها به عنوان جوامعی در نظر گرفته شدند که به طور تخصصی پیرامون  مسائل مربوط به پیشرفت یک شاخه از دانش بشری گام برمی‌دارد.

تشکیل این جوامع به لحاظ تاریخی  به سال 1270 میلادی بر می گردد. جایی که چنین جامعه‌ای در فلورانس ایتالیا تاسیس گردید. همچنین در سال 1323 میلادی در فرانسه
جامعه ای با این کارکرد ها تأسیس گردید.

این نمونه ها در واقع محصول گرد هم آیی مجموعه ای از  اندیشمندانی بوده اند که به منظور ارتقاء سطح ادب و فنون و صناعت شعری و در دیگر زمینه های هنری با یکدیگر ملاقات داشته اند. در پایان قرن چهاردهم با بیشترین میزان گسترش این جوامع در سرار فرانسه و ایتالیا هستیم. انجمنهای آکادمیکی که در خدمت فنون و مضامین بدیع و منظوم و زیبایی‌شناختی قرار گرفته بودند.

فرهنگستان، ضرورت ها و اهمیت ها

در سال های پس از انقلاب صنعتی وبه ویژه در جریان قرن بیستم، دولت  ها به سمت این اعتقاد اساسی پیش رفتند که کسب وتوسعه رفاه اجتماعی در ارتباط مستقیمی با میزان بهرمندی اعضای جامعه از دانش های گوناگون قرار دارد. این اعتقاد خود متضمن این باور است که گسترش در جه هایی از دانش وبهره گیری از آن در بخش های مختلف زندگی عامه و ارتقای سطح معرفت عمومی، امکان بیشتری برای بهره مندی از رفاه عمومی را برای شهروندان فرآهم می آورد.

 با توجه به گسترش همین اعتقاد در سطح جهان بود که ضرورت های تاسیس نهاهایی برای توسعه دانش های مورد نیاز جامعه احساس شد. در واقع تاسیس فرهنگستان ها در
 محدوده های خاصی از فعالیت و اختیارات اجتماعی در دستور کار رقرار گرفت. بدین ترتیب فرهنگستان ها بر اساس تعاریف ارائه شده در بالا  تاسیس شدند و در مدت کوتاهی توانستند جایگاه ویژه در ساختار اجتماعی جوامع مختلف برای خود تعریف کنند. توانایی این نهاد تازه تاسیس در گسترش فهم عمومی و به عبارت تازه تر غنی سازی توده های اجتماعی دولتها را برآن داشت تا با تاکید ویژه بر نقش و مقام فرهنگستان ها در برنامه ریزی های عمومی شان، موجبات تقویت علم ،دانش، خرد وفضل را فراهم آوردند.
گسترش و توسعه میزان دست آورد های جدید در حوزه های مختلف علوم طبیعی و فرهنگی از مهم ترین دلایل شکل گیری و تقویت روز افزون فرهنگستان ها در سطح جهان بوده است.

در واقع توسعه روز افزون دست آورد های فرهنگی و تکنولوژیک در جهان جدید ضرورت تعریف جایگاه ویژه ای برای گرد هم آیی دانشمندان و محققان گوناگون در دنیای جدید را به وجود آورده است.  گرد هم آییِ محققان ، اندیشمندان ، فرهیختگان ، هنرمندان وعالمان از این جهت اهمیت دارد که ضمن فرآهم آوردن امکان برقراری روابط سازنده میان ایشان با یکدیگر و همچنین تضمین  به وجود اوردن ارتباطات بهینه با دیگر جوامع علمی جهان،  گسترش علم، فرهنگ، فنون و هنر را در سطح یک جامعه ارتقا می بخشد.

در واقع گفتگوهایی که میان دانشمندان طبیعی و فرهنگی در حوزه های تخصصی شان برقرار می شود از یک طرف موتور های پویایی علمی و فرهنگی جامعه را فرآهم می کند و از طرف دیگر  امکان انتقال دست آورد های  جامعه علمی به دیگر بخش های جامعه را فرآهم می کند.

این انتقال دانش به سطوح مختلف اجتماعی از یک طرف دولت ها را در بدست آوردن زمینه های نظری مورد نیاز برای سیاست گذاری صحیح تامین می کند و از طرف دیگر به واسطه دیالوگی میان این نهاد ها و جامعه برقرار می شود پویایی فرهنگی را گسترش خواهد داد. این خود به تنهایی از پایه های اساسی تضمین پویایی و توانایی فرهنگی در یک جامعه است.

علوم با تاثیر وتاثراتی که برفن آوری ودر ادامه ؛ فرهنگ وشیوه زندگی وافکار مردم دارد ناخواسته موجب تغییرات فرهنگی و اجتماعی گسترده ای می شود . ضمن اینکه باید پذیرفت این تغییرات اجتناب ناپذیر است .اما باید تلاش کرد این تغییرات وتحولات موجب بی هویتی و از خود بیگانگی نشوند ونیز بتوانیم تاثیرات فرهنگ مادی را بر فرهنگ معنوی معقول ومتعادل  سازیم.

یکی از مهم ترین لوازم مورد نیاز در توسعه، تغییر الگو های فرهنگی و تکنولوژیک کشور است. بر اساس بررسی های انجام شده در زمینه های شکل گیری توسعه در کشور های توسعه یافته تغییر الگو های مفرهنگی و صنعتی به تولید از مهم ترین این ابزار است.  به بیان بهتر فرهنگستان ها عهده دار تغییر الگو های ذهنی  شهروندان یک جامعه از مقام مصرف کننده به جایگاه تولید کننده ارزش ها و محصولات فرهنگی و صنعتی است. این خود شرایطی را فرآهم می آورد که در آن یک جامعه - به واسطه تولیدات فرهنگی اش- با جهان پیرامون خود در جهت شکل دادن به ارزش های فرهنگی عمومی وارد گفتگو بشود. در نهایت اثر گذاری یک حوزه تمدنی در جریان پویای فرهنگ جهانی از مجرای کارکرد صحیح فرهنگستان ها تضمین می شود.

این تنها بخشی از وظایف و ضرورت های تاسیس فرهنگستان ها در یک جامعه می باشد. بر اساس آن چه تا این جا مورد بررسی قرار گرفت فرهنگستان ها  در یک جامعه کارویژه های دوگانه ای را برعهده دارند. به طوری که از یک طرف کارگزار توسعه فرهنگی اند و از طرف دیگر به عنوان بازیگران اصلی جامعه توسعه یافته در نظر محققان آمده اند.

از منظری دیگر واژه فرهنگستان (آکادمی) را  صرفاً برای نام گذاری عالیترین نهاد
علمی
پژوهشی یک کشور مورد استفاده قرار داده اند. نهادی که اهداف متفاوتی را برای خود تعریف کرده است.

بررسی ها نشان می دهد که  برخی از فرهنگستانها زمینه های فعالیتی خود را در همه ابعاد فعالیت فرهنگی تعریف کرده اند. در این دسته از فرهنگستان ها  پژوهش، سیاستگذاری، نشر و فعالیت های انتشاراتی، بررسی و تحقیق در ستاوردهای علمی، مشارکت در امور اجرایی دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی و نیز مواردی مشابه با آن از جمله زمینه های فعالیتی فرهنگستان ها در نمونه های اخیر بوده است.  این دسته از فرهنگستان ها در واقع فعالیت خود را در مقابل گونهای پیش گفته تعریف کرده اند. همچنین نمونه هایی از فرهنگستان ها هستند که فعالیت های خود را به عنوان مرکز تفکر اندیشه و سیاستگذاری کلان در کشور تعریف کرده اند. این دسته از فرهنگستان ها تلاش می‌نمایند تا رهنمودهای کلی پیرامون اهداف مورد نظرشان را ارائه دهند. همچنین تلاش آن ها برای اندیشیدن درباره سیاستهای مدون در حوزه های مربوط به آینده علم، صنعت، فرهنگ و هنر و دیگر ساختارهای توسعه متمرکز است.

فرهنگستان های ایرانی

چنان که در بخش های پیشین اشاره شد، همزمان با پیدایش زمینه های تولید علوم طبیعی و فرهنگی در  یک جامعه فرهنگستان های گوناگون پدید آمده اند. جامعه ایرانی نیز از این مسئله مستثنی نبوده است. در واقع با پیدایش ضرورت های تولید علوم فرهنگی و حرکت دانشمندان علوم طبیعی به سمت تولیدات تکنولوژیک فرهنگستان های گوناگون
 پدید آمده است.  

در واقع این فرهنگستان ها پس از احساس نیاز به تولید برنامه های علمی در سیاستگذاری،  برنامه‌ریزی و پیش‌بینی اهداف و نیازهای ملی به عنوان ضرورت های اجتماعی تاسیس شده اند. همچنین ضرورت فرآهم آوردن و تسهیل  زمینه های همکاری بیشتر  ما بین بخشهای  گوناگون علمی و اجرایی، تقویت پایه‌های علوم و هنرها از دلایل اصلی تتاسیس فرهنگستان ها در ایران اند. به روز کردن روش های سیاست گذاری و فربآهم آوردن شرایط مناسب برای تضمین کارآمدی سیاست های عمومی از مهم ترین وظایفی است که برای فرهنگستان های ایرانی تعریف شده است.

در ایران پرورش هنرمندانی در سطح عالی، افزایش رقابت سالم میان پژوهشگران، تشویق و تقدیر از محققان و تسوعه ارتباط بیشتر بین هنرمندان، هنرپژوهان و صاحبان فنون و صنایع و جلب عنایت دولتمردان برای سرمایه‌گذاری بیشتر در زمینه‌های فوق از جمله وظایف فرهنگستانها به شمار می‌رود.

در بخش های آتی به بررسی پیرامون وضعیت فرهنگستان ها در ایران خواهیم پرداخت.

حدود فعالیت ووظایف فرهنگستان ها

 به طور کلی  فرهنگستان های جمهوری اسلامی ایران در ذیل نهاد های وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی تعریف شده اند.

شورای عالی انقلاب فرهنگی- به عنوان عالی ترین نهاد سیاست گذار فرهنگی در ایران- مجموعه متعددی از سیاست های علمی ، تحقیقاتی ، فرهنگی وهنری متعددی را برای اجرایی شدن در کشور تعریف کرده است. سیاست ها و برنامه ریزی هایی که  اجرای هرکدام نیازمند تاسیس سازمان هایی در حوزه های اجرایی است. براساس مصوبات این شورا اجرای سیاست های علمی، فرهنگی و هنری در سطح کلان کشور بر عهده فرهنگستان ها است.

در یک بررسی کلی می توان گفت که فرهنگستان های علوم ، زبان وادب فارسی،علوم پزشکی وهنر در ایرانبه صورتی که در ادامه می آید تعریف شده اند:

مجموعه هایی متشکل از متخصصان حوزه هی مربوطه که وظیفه ایجاد تمرکزدر سیاست گذاری در حوزه های تخصصی را بر عهده دارند. باتوجه به این اصل می توان گفت در نهایت مسئول بررسی و تدوین تصمیمات وسیاست های اجرایی در حوزه های تخصصی شان هستند. این پیشنهاد پس از ارجاع به شورای عالی انقلاب فرهنگی به صورت مصوبات لازم الاجرا در می آید.

در ادمه این بخش به بررسی سازمان ادری و اساس نامه های هر کدام از این فرهنگستان ها خواهیم پرداخت.

فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران

فرهنگستان هنر در ایران بر اساس مصوبه ای در جلسه 439 شورای عالی انقلاب فرهنگی در اسفند ماه سال 1377 تشکیل گردید.(وب سایت دبیر خانه شورای عالی انقلاب فرهنگی)

مهم ترین هدفی که برای فرهنگستان هنر در ایران در نظر گرفته شده است "پاسداری از میراث و هنر اسلامی و ملی و پیشنهاد سیاست‌ها ، راهبردها و دستیابی به آخرین یافته‌ها و نوآوری‌ها و نیز ارتقاء فرهنگ اسلامی برای مقابله با تهدیدات تهاجم فرهنگی" می‏باشد.

بر این اساس فرهنگستان هنر مؤسسه‌ای است با شخصیت حقوقی مستقل که به نهاد ریاست جمهوری وابسته است.

اساسنامه فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران

بر اساس اساس نامه فرهنگستان هنر، این مجموعه  در راستای ارائه پیشنهاد سیاستگذاری برای حفظ و توسعه هنر اسلامی، ملی و محلی مد نظر است. فرهنگستان هنر بر اساس وظایفی که بر عهده دارد باید همکاری خود با حوزه‏های علمیه و علمای دینی در شناخت زمینه‏های مبانی فقهی هنر را گسترش دهد. همچنین مطالعه و بهره‏گیری از نظریه‏های جدید هنر با تکیه بر مبانی ملی و اسلامی  از جمله وظایفی است که بر عهده آن گذاشته شده است. فرهنگستان هنر همچنین حمایت‏و تشویق پژوهش‏های بنیادی و پی‏گیری مطالعات و طرح‏های‏هنری در سطح ملی را به عنوان یکی از وظایف اصلی اش باید در نظر بگیرد. برقراری روابط سودمند هنری در جهت گسترش نقد هنری و آشنایی با تازه ترین مبانی زیبایی شناختی در جهان از وظایف این نهاد است. در ادامه اصولی از بند های اساسنامه فرهنگستان هنر را که چیستی وظایف این نهاد پرداخته خواهیم آورد:

- پیشنهاد تعیین شاخص‏های توسعه هنری.

- ارزیابی سالانه شاخص‏های هنری در کشور.

- برپایی نشست‏های سالیانه در زمینه‏های مختلف هنری.

- بررسی کاستی‏های نظام آموزشی کشور در زمینه هنر و پیشنهاد به مراجع ذیربط.

- مطالعه ارتباط بین رشته‏ای و پژوهش در زمینه هنر و سایر علوم.

- پیشنهاد رشته‏های دانشگاهی «میان رشته‏ای هنر» به مراجع ذی‏ربط.

- معرفی هنرمندان و محققان واجد شرایط جهت استفاده از هزینه‏های تحصیلی به مراکز ذیربط.

- حمایت از تألیف و ترجمه منابع هنری.

- تشکیل گروه‏های تخصصی.

- پیشنهاد ضوابط اعطای نشان هنر به مراکز ذیربط.

- اعطای جوایز به شخصیت‏های برجسته در حوزه تحقیق، ترجمه و آفرینش‏های هنری.

فرهنگستان هنر همچنین بر اساس اساسنامه دارای ارکان زیر است:

1. رئیس جمهور به عنوان ریاست عالیه فرهنگستان.

2.هیئت امنا

تبصره : هیات امناء فرهنگستان هنر نیز همان هیئت امنای مشترک فرهنگستانها است (با اضافه کردن رئیس و نمایندگان فرهنگستان هنر).

3.مجمع عمومی

4.رئیس فرهنگستان

5. شورای تخصصی

هر کدام از این ارکان به طور تخصصی وظایفی را در اساس نامه به عهده دارد. از آن جایی که بررسی ما درباره شکل سازمانی و ساختار فرهنگستان ها نیست از ادامه مباحث سازمانی خودداری می کنیم.

فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران

فرهنگستان علوم، یکی دیگر از سازمان های علمی- تخصصی در نظر گرفته شده توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی است.

تاسیس این سازمان با هدف "نیل‌ به‌ استقلال‌ علمی‌ و فرهنگی‌ و توسعه‌ علوم‌ و فنون‌ و تقویت‌ روح‌ پژوهش‌ و ارتقای‌ سطح‌ علمی‌ و فرهنگی‌ کشور و دستیابی‌ به‌ آخرین‌ یافته‌ها و نوآوری‌ها در عرصه‌ دانش‌ از طریق‌ فعالیتهای‌ جمعی‌ و جذب‌ و حمایت‌ و تشویق‌ دانشمندان‌ و محققان‌ برجسته" در شورای عالی انقلاب بوده است.

به همین اعتبار فرهنگستان علوم وظیفه دارد تا فعالیت خود را در جهت‌ گسترش‌ مرزهای‌ دانش‌ و تلاش‌ مستمر برای‌ ارتقای‌ سطح‌ دانش‌ و پژوهش‌ در کشور متمرکز نماید. همچنین بررسی‌ و تحلیل‌ وضعیت‌ علمی‌ و فنی‌ و آموزشی‌ و پژوهشی‌ کشور و ارائه‌ پیشنهاد در زمینه‌ بهبود و ارتقای‌ آن‌ به‌ مراجع‌ ذیربط‌ بر عهده این فرهنگستان گذاشته شده است.

در ادامه بخش هایی از وظایف فرهنگستان از متن اساس نامه ان به ترتیب ارائه می شود:

انجام‌ دادن‌ امور مشاوره‌ علمی‌ و تحقیقاتی‌ اساسی‌ و مسائل‌ مربوط‌ به‌ تکنولوژی‌ که‌ از سوی‌ دولت‌، شورای‌ پژوهشهای‌ علمی‌ و مراکز علمی‌ و تحقیقاتی‌ از فرهنگستان‌ درخواست‌ می‌شود و ارائه‌ پیشنهادهای‌ لازم‌ در این‌ زمینه‌ها.

 - مطالعه‌ تجربیات‌ کشورها در کسب‌ و توسعه‌ علوم‌ و تکنولوژی‌ و همچنین‌ بررسی‌ آخرین‌ یافته‌های‌ علمی‌ و نحوه‌ استفاده‌ از آنها باتوجه‌ به‌ زمینه‌ها و امکانات‌ موجود در کشور.

 - تشویق‌ و ترغیب‌ دانشمندان‌ و پژوهشگران‌ به‌ خلق‌ آثار علمی‌، ادبی‌ و هنری‌ از طریق‌ حمایت‌ مادی‌ و معنوی‌ ایشان‌.

- ایجاد تسهیلات‌ لازم‌ در جهت‌ مقابله‌ اطلاعات‌ و نتایج‌ تحقیقات‌ و تبادل‌ نظر بین‌ دانشمندان‌ و محققان‌ و مبادله‌ متخصصان‌ و پژوهشگران‌ با فرهنگستانهای‌ علوم‌ سایر کشورها بویژه‌ کشورهای‌ اسلامی‌ و جهان‌ سوم‌ با واگذاری‌ بورس‌ و استفاده‌ از مسافرتهای‌ علمی‌ و فرصت‌های‌ مطالعاتی‌ از طریق‌ مراجع‌ ذیربط‌.

 - برسی‌ و پیشنهاد ضوابط‌ در خصوص‌ ارتقای‌ سطح‌ علمی‌ سمینارها و کنگره‌ها و کنفرانسهای‌ علمی‌ در سطح‌ ملی‌ و بین‌المللی‌ و ارزیابی‌ اینگونه‌ مجامع.

 - برگزاری‌ سمینارها و کنفرانسها و کنگره‌ها و سمپوزیوم‌ها در زمینه‌ جدیدترین‌ یافته‌های‌ علمی‌، فنی‌ و فرهنگی.

- اشاعه‌ اطلاعات‌ و دانسته‌های‌ علمی‌ از طریق‌ انتشار مجلات‌ و کتب‌ علمی‌ و پژوهشی‌ بالاخص‌ نتایج‌ تحقیقات‌ و یافته‌های‌ جدید علمی‌ و فرهنگی‌ در سطح‌ کشور و جهان‌.

 - اعطای‌ پاداش‌ و جایزه‌ و نشان‌ علمی‌ به‌ دانشمندان‌ و پژوهشگران‌ و موسساتی‌ که‌ خدمات‌ علمی‌ برجسته‌ای‌ انجام‌ داده‌اند از طریق‌ مراجع‌ قانونی‌.

 - پیشنهاد تخصیص‌ اعتبارات‌ و امکانات‌ تحقیقاتی‌ برای‌ فعالیتهای‌ دانشمندان‌ برجسته‌.

 - بررسی‌ و تصویب‌ عضویت‌ فرهنگستان‌ در مجامع‌ و سازمانهای‌ بین‌المللی‌ که‌ وظایف‌ و اهداف‌ متناسب‌ با وظایف‌ و اهداف‌ فرهنگستان‌ دارند در چهار چوب‌ قوانین‌ و مقررات‌ کشور.

همچنین ارکان اصلی فرهنگستان علوم عبارتند از:

1. رئیس‌ جمهور در مقام‌ ریاست‌ عالیه‌ فرهنگستان‌. 2. مجمع‌ عمومی‌ (متشکل‌ از اعضای‌ علمی‌ پیوسته‌). 3 . رئیس‌ فرهنگستان‌. 4 . شورای‌ علمی‌ (رئیس‌ فرهنگستان‌ و روسای‌ گروههای‌ علمی‌). 5 . دبیر.

که هر کدام بر اساس وظایف مصوب در اساس نامه مشغول فعالیت های تعریف شده اند.

در پایان بند های اساس نامه این فرهنگستان در توضیح بیشتر وظایف آن آمده است:" لازم به تذکر است فرهنگستان اصولا باید به تحقیق درباره مسائل اصلی و اساسی ، علمی ،‌ فنی و صنعتی کشور بپردازد ( تحقیقاتی که دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی معمولا انجام نمی گیرد ولی برای آینده علوم و صنعت در کشور مهم است ) و از اجرای تحقیقاتی فرعی بپرهیزد مگر اینکه ضرورت چنین طرحهایی را هیأت امناء فرهگستانها تشخیص داده باشد."

فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران

 اساس نامه فرهنگستان علوم پزشکی ایران ابتدا  در  پانزدهم دیماه 1366 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی و سپس در تاریخ 18/10/66 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و از همان تاریخ آغاز به کار نمود. اساس نامه این  فرهنگستان در سال های 1374 و 1379 و با توجه به مسائل تازه ای که برای آن پیش آمده بود توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفت.

این تغییرات به طور کلی در جهت برقراری هماهنگی بیشتر ما بین مجموعه فرهنگستان ها در ایران صورت گرفت. در واقع "تفاوت تغییرات در اساسنامه حاضر با اساسنامه گذشته، تصویب هیأت امناء مشترک فرهنگستانها و تشکیلات دبیرخانه است، که در مسائل اجرائی وجوه مشترک فرهنگستان های کشور نظارت و هماهنگی لازم را اعمال خواهد کرد."

در بند یک اساس نامه فرهنگستان علوم پزشکی ایران از  نیل به استقلال علمی و فرهنگی و توسعه علوم و فنون پزشکی و تقویت روح پژوهش و ارتقای سطح علوم پزشکی کشور و دستیابی به آخرین یافته‌ها و نوع آوری‌ها در عرصه دانش پزشکی از طریق فعالیت های جمعی و جذب حمایت و تشویق از دانشمندان و محققان برجسته، به عنوان هدف تاسیس آن یاد شده است.

اساسنامه فرهنگستان علوم پزشکی ایران همچنین وظایف زیر را برای فرهنگستان علوم پزشکی در نظر گرفته است:

 -  کوشش در جهت گسترش مرزهای دانش و تلاش مستمر برای ارتقای سطح دانش و پژوهش در کشور.

 - بررسی و تحلیل وضعیت علمی و فنی آموزشی و پژوهشی علوم پزشکی و ارائه پیشنهاد در زمینه بهبود و ارتقای آن به مراجع ذیربط.

 - انجام دادن امور مشاوره علمی و تحقیقاتی اساسی مسائل مربوط به تکنولوژی که از سوی دولت ، شورای پژوهشهای علمی و مراکز علمی و تحقیقاتی از فرهنگستان درخواست می‌شود و ارائه پیشنهادهای لازم دراین زمینه‌ها.

 - مطالعه تجربیات کشورها در کسب و توسعه علوم و تکنولوژی پزشکی و همچنین بررسی آخرین یافته‌های علمی و نحوه استفاده از آنها با توجه به زمینه‌ها و امکانات موجود در کشور.

 - تشویق و ترغیب دانشمندان و پژوهش‌گران به خلق آثار علمی ، از طریق حمایت مادی و معنوی ایشان.

 -  ایجاد تسهیلات لازم در جهت مبادله اطلاعات و نتایج تحقیقات و تبادل نظر بین دانشمندان و محققان و مبادله متخصصان و پژوهش‌گران علوم پزشکی سایر کشورها بویژه کشورهای اسلامی و جهان سوم با واگذاری بورس و استفاده از مسافرت‌های علمی و فرصت‌های مطالعاتی از طریق مراجعه ذیربط.

 - بررسی و پیشنهاد ضوابط در خصوص ارتقاء سطح علمی سمینارها و کنگره‌ها و کنفراس‌های پزشکی در سطح ملی و بین‌المللی و ارزیابی اینگونه مجامع.

 -  برگزای سمینارها و کنفرانس‌ها و گنگره‌ها و سمپوزیوم‌ها در زمینه جدیدترین یافته‌های علوم پزشکی.

 -  اشاعه اطلاعات و دانسته‌های علوم پزشکی از طریق انتشار مجلات و کتب علمی و پژوهشی بالاخص نتایج تحقیقات و یافته‌های جدید علوم پزشکی در سطح کشور و جهان.

 - اعطای پاداش و جایزه و نشان علمی به دانشمندان و پژوهش‌گران و مؤسساتی که خدمات علمی برجسته‌ای انجام داده‌اند از طریق مراجع قانونی.

 -  پیشنهاد تخصیص اعتبارات و امکانات تحقیقاتی برای فعالیت‌های دانشمندان برجسته.

 -  بررسی و تصویب عضویت فرهنگستان در مجامع و سازمانهای بین‌المللی که وظایف و اهداف متناسب با وظایف و اهداف فرهنگستان دارد در چارچوب قوانین و مقررات کشور.

همچنین ارکان تشکیل دهنده این فرهنگستان بر اساس اساس نامه عبارتند از:

1.رئیس جمهور در مقام ریاست عالیه فرهنگستانها.

2.هیات امنا متشکل از  (معاون اول رئیس جمهور به عنوان ریاست هیات امنا ورؤساو دبیران فرهنگستانها و دو نماینده از هر فرهنگستان و وزرای علوم تحقیقات و فناوری و بهداشت ودرمان وآموزش پزشکی).

3.مجمع عمومی (متشکل از اعضای علمی پیوسته ).

فرهنگستان زبان و ادب فارسی جمهوری اسلامی ایران

در جمهوری اسلامی ایران فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دوم مردادماه 1369 تأسیس و با پانزده تن اعضای فرهنگستان، اولین جلسه آن در تاریخ 26 شهریور 1369 تشکیل شد.

گروههای فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ابتدای تأسیس عبارت بود از :بررسی وضع زبان فارسی در مؤسسه‌موزشی داخل و خارج کشور، دستور زبان و رسم خط فارسی، فرهنگ اصطلاحات، فرهنگ‌نویسی، نسخه‌های خطی، نشر متون، واژه‌گزینی. در حالی که گروههای فرهنگستان در حال حاضر عبارت است از:دانشنامه زبان و ادب فارسی، دانشنامه شبه‌قاره هند، دستور زبان فارسی، زبان و رایانه، زبانهای ایرانی، فرهنگ‌نویسی، گویش‌شناسی، واژه‌گزینی، نشر آثار.(وب سایت شورای عالی انقلاب فرهنگی)

این فرهنگستان بر اساس اساسنامه اهداف زیر را دنبال می کند:

1. حفظ قوت و اصالت زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان هویت ملی ایران و زبان دوم عالم اسلام و حامل معارف و فرهنگ اسلامی.

2. پروردن زبانی مهذب و رسا برای بیان اندیشه‌های علمی و ادبی و ایجاد انس با مآثر معارف تاریخی در نسل کنونی و نسلهای آینده.

3. رواج زبان و ادب فارسی و گسترش حوزه و قلمرو آن در داخل و خارج کشو.

4.ایجاد نشاط و بالندگی در زبان فارسی به تناسب مقتضیات زمان و زندگی و پیشرفت علوم و فنون بشری با حفظ اصالت آن.

چنان چه از مجموعه بررسی های ارائه شده در بالا بدست می آید، فرهنگستان های در ایران بخشی از اعضای دولت هستند. ریاست رئیس جمهور بر شورای عالی فرهنگستان ها به طور کلی بیان گر این واقعیت است. دولتی بودن فرهنگستان هها و سازمان های علمی و فرهنگی در یک کشور خود مسائل و مشکلاتی را برای آن ها به وجود خواهد آورد.

چنان چه در بخش آغازین این نوشتار گفته شد فرهنگستان ها مجموعه ای از نهاد های علمی و فرهنگی اند که تحقق ایده ها و آرزو های عمومی را در ساحت علم و فرهنگ پی گیری می کنند. استقلال این نهاد ها از دولت می تواند زمینه های جدایی آن ها از درگیری های اداری، آسیب های دیوان سالاری را تضمین کند. به بیان بهتر فرض کردن فرهنگستان ها به عنوان بخشی از بدنه دولت از یک طرف فاصله بین آن ها و جامعه را موجب خواهد شد و از طرف دیگر فرهنگستان ها را در معرض تنبلی نهفته در دستگاه های دولتی قرار خواهد داد.

نباید از نظر دور داشت که وارد شده فرهنگستان ها در ساختار های دولتی همچنین، موجب محدودیت اقدام در آن ها خواهد شد. همچنین این نهاد ها را از بخشی مهمی از اندیشمندان و دانشمندان که علاقه دارند به طور مستقل از دولت فعالیت های خود را دنبال کنند محروم خواهد کرد. نباید از نظر دور داشت که دولت ها به واسطه تفاوت هایی که تدبیر جامعه با تدبیر علم دارند، علاقه منتدی کمتری نسبت به بعضی مسائل نشان
 می دهند و این خود زمینه ساز غفلت فرهنگستان ها از وظایف اصلی شان خواهد بود.

چنین به نظر می رسد که  فرهنگستان های ایرانی برای رسیدن به نمونه های مطلوبی که از آکادمی ها سراغ داریم نیاز مند تغییرات بنیادینی در ساخت و تعارفی هستند که برای خود در نظر گرفته اند.

این نهاد های علمی و فرهنگی برای اینکه منشا اثر گذاری در حوزه هاغی تخصصی خود باشند لازم است تا اولاً در نسبت خود با دولت تجدید نظر کنند و ثانیاً به عنوان نهاد های مستقل علمی و فرهنگی به توسعه بایسته های مربوط به حوزه های تخصصی خود بپردازند. در نمونه های مطلوب، فرهنگستان ها باید به گسترش امکانات خود در برقراری ارتباطات لازم علمی با دانشمندان و حلقه های مشابه خود  بپردازند. همچنین باید به سمتی حرکت کنند که به برپا کنندگان کرسی ها ،سخنرانی ها، میزگردها ومباحث  اساسی مربوط به حوزه های تخصصی شان با اندیشمندان داخلی و چهره های شاخص بین المللی ، با هدف انتقال دانش روز وانعکاس آ ن به مخاطبان خاص ودانشگاه ها، با همکاری مؤسسات پژوهشی تبدیل شوند. 

یکی از وظایفی که می توانیم برای فرهنگستان ها در نمونه های مطلوبشان در نظر بگیریم، برقراری ارتباط مفید مبتنی بر استقلال با نهاد های سیاست گذار در کشور است. این ارتباط می تواند با حفظ استقلال علمی این نهاد ها، زمینه های نظری مورد نیاز برای سیاست گذاری را به دولت ها ارائه کند.

 انجام یا پیشنهاد طرح های تحقیقاتی کلان وملی در درون کشور، در سایه استقلال فرهنگستان ها از دولت، ارزیابی و نظارت علمی بر چگونگی تغییرات علمی و فرهنگی در داخل را تضمین خواهد کرد.

دعوت از اندیشمندان ومحققان برجسته خارجی جهت ایراد سخنرانی وبرگزاری مباحث علمی ، اگر چه به صورت جسته و گریخته در برخی ازفرهنگستان ها انجام می گیرد اما برنامه ها باید بتوانند دانش روز اصحاب علم، فن وهنررا افزایش دهند وسبب ساز تحول در این زمینه ها شوند. در واقع اجرای برنامه های هدف مند حول حلقه های علمی مشخص از مباحثی است که در فرهنگستان ها مغفول مانده است.

یک نظر گاه پیشنهادی درمورد وظایف فرهنگستان ها این است که فرهنگسستان ها با توجه به ظرفیتی که دارند، بتوانند ،درخصوص نظارت و ارزیابی سیاست گذاری های دولتی اجرای بهینه وعلمی آن ها را در نهادهای  فرهنگی وآموزشی مورد بررسی قرار دهند. انتشار پیشنهاد ها و ارزیابی های انجام شده، دولت را در انجام صحیح سیاست هایش یاری خواهد کرد.

به جهت اینکه فرهنگستان ها در حوزه های کلان و طرح های بنیادی فعالیت می کنند و به نیازها و کمبودهاونابسامانی های جامعه علمی و فرهنگی اشراف دارند، می توانند پروژه های تحقیقاتی مناسبی را باهدف رفع نیازهای علمی کشور ویا کسب اطلاعات آماری جهت برنامه ریزی ویا ارزشیابی عر صه های مختلف فعالیتی فراهم آورند و قبل از پیشنهاد سیاست گذاری در مواردی، تحقیقات پیش زمینه ای را جهت توجیه و اهمیت سیاست پیشنهادی به انجام رسانند.

همچنین در نظام کنونی حاکم بر فرهنگستان ها اگر یکی از وظایف فرهنگستان ها را تعیین ، تبیین ، تعریف وتدوین سیاستها و افق ها وچشم اندازهای برنامه ای بلند مدت بدانیم آن ها نیازمند متخصصانی در این زمینه ویا نمایندگانی از سازمان های مربوط خواهند بود که این میتواند از اهم وظایف فر هنگستان ها باشد.

با توجه به اینکه فرهنگستان ها پایگاهی جهت حضور عالمان وفرهیختگانند، بی شک
 می توانند به عنوان بازو های مشورتی قوی برای هرسه قوه ونهادهای دیگر اجرایی وتصمیم گیر مطرح شوند ولوایح قانونی را جهت تصویب به شوراهای قانون گذار
 و از طریق دولت پیشنهاد دهند ودر ابعاد مختلف توسعه ورفاه اجتماعی وتسریع آن عامل مؤثری محسوب شوند. مشکل اساسی در این زمینه این است که هنوزارتباط بهینه ای بین دولت،دستگاه های اجرائی وشوراها با فرهنگستان ها برقرار نشده است.

  اگر فرهنگستان ها رابه عنوان مراکز تولید علم  بپذیریم، بی شک پژوهش، اساس و زیربنای کلیه فعالیتهای آنها قرار خواهد گرفت وآن می تواند در قالب یک
طرح تحقیقاتی ، هما یش ویا نمایشگاه  متجلی گردد،پژوهشی که مخاطب خاص را اقناع می کند.

 اما فعل  سیاست گذار را نمی توان برای فرهنگستان ها  در نظر گرفت، چراکه دستگاه های سیا ست گذار کشور، ازجمله شورای عالی انقلاب فرهنگی دراین زمینه حضور دارند. به بیان بهتر  فرهنگستان ها اگر بخواهند در این حیطه وارد شوند وخود به عنوان دستگاه سیاست گذار مطرح گردد، دیگر نخواهند توانست فراتر از آن عمل وبه نظارت  وتنقیح سیاست های علمی ، ادبی وهنری بپردازند وبرآن صحه گذارند واز طرفی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین اجازه ای را نمی دهد.

در واقع حتی امروز و با توجه به وابستگی فرهنگستان ها به دولت و نهاد های حکومتی می توان تصور کرد که فرهنگستان باید توان تاثیر گذاری بیشتری در امر سیاست گذاری داشته باشند. عدم توفیق فرهنگستان ها در این زمینه، به طور مشخص به عدم توانایی ایشان در برقراری ارتباط مناسب میان خود با نهاد های سیاست گذار بر می گیرد. رویه ای که به هر حال باید اصلاح گردد.